تأثير ابعاد پنتاگون (پنج گانه) تقلب و رفتار غيرصادقانه بر عدم صداقت تحصيلي دانشجويان حسابداري

چكيده :

با گسترش استفاده از فناوري اطلاعات در دوران همه‌گيري كوويد-19، فرآيند يادگيري و آموزش تحت تأثير قرار گرفت. علاوه بر مزاياي متعددي مانند بهبود كيفيت آموزش و دسترسي سريع‌تر به اطلاعات، يكي از معضلات مهم استفاده از فناوري، افزايش تقلب تحصيلي است. دانشجويان به جاي تمركز بر فرآيند يادگيري، به كسب نمرات بالا از طريق تقلب گرايش دارند. نظريه پنتاگون تقلب، كه توسط كرو (2011) توسعه يافته، پنج عامل اصلي شامل فشار، فرصت، منطقي‌سازي، توانايي، و تكبر را به‌عنوان محرك‌هاي تقلب معرفي مي‌كند. هدف اين پژوهش بررسي تأثير ابعاد نظريه پنتاگون تقلب و رفتارهاي غيرصادقانه بر افزايش عدم صداقت تحصيلي در ميان دانشجويان حسابداري است. اين پژوهش از نوع همبستگي و توصيفي-پيمايشي بوده و داده‌هاي آن از طريق پرسشنامه جمع‌آوري شده است. جامعه آماري پژوهش دانشجويان حسابداري شهر اصفهان بودند كه با استفاده از نمونه‌گيري تصادفي انتخاب شدند. تحليل آماري نشان داد كه فشار (0.111)، فرصت (0.279)، منطقي‌سازي (0.298)، توانايي (0.133)، و تكبر (0.229) به‌طور معناداري بر افزايش عدم صداقت تحصيلي تأثير دارند. بالاترين ضريب تأثير مربوط به فرصت آماره t = 5.434بود. همچنين، رفتار غيرصادقانه نيز با ضريب 0.130 و آماره t معادل 3.092 به‌طور معناداري با عدم صداقت تحصيلي مرتبط است. عوامل متعددي مانند فشار، فرصت‌هاي موجود براي تقلب، توانايي‌هاي فردي، و تكبر تأثير مهمي بر عدم صداقت تحصيلي دارند. براي مقابله با اين مسئله، پيشنهاد مي‌شود كه فشارهاي تحصيلي كاهش يابد، فرصت‌هاي تقلب محدود شود و آگاهي از عواقب منطقي‌سازي رفتارهاي غيرصادقانه افزايش يابد. همچنين، تقويت ارزش‌هاي اخلاقي و ايجاد فرهنگ صداقت در ميان دانشجويان ضروري است.