چكيده :
با مروري بر مطالعات گذشته و بررسي وضعيت موجود شهرها و نوع اثر فنآوريهاي نوين بر شهرهاي پيشرفته، ميتوان رد پاي تولد نسل جديد از شهرهاي هوشمند را در ادبيات علمي و حرفهاي جهان مشاهده كرد. پيشرفت فنآوري و ظهور امكانات جديد برآمده از آن، منجر به تولد مفاهيم نويني در مفهوم شهر هوشمند و در نتيجه تغيير فرآيند طراحي و برنامهريزي براي طراحي مركز محله هوشمند شده است. لاكن، به واسطه ارتباط مفهومي و ماهيتي مفهوم شهر هوشمند با فنآوري و دستاوردهاي آن، ميتوان بيان نمود كه مفهوم شهر هوشمند، در طول زمان تغيير كرده و واجد ماهيتي پويا است و همگام شدن با اين تغييرات در فرايند شهرسازي در كنار كيفيت محيطي محلات ضروري است. بدين مبنا، نوع و رويكرد به طراحي و برنامهريزي مركز محله هوشمند در طول زمان دستخوش تغييرات بنيادي شده و شهر هوشمند نوين با رويكردي متفاوت به تبيين هوشمندي در شهر و شهر مشاركتي بدل شدهاست. بدون شك اين تعريف جديد از شهر هوشمند، اثرات قابل توجهي در فرم و فرآيند طراحي مراكز محلات شهري خواهد داشت. در اين نوشتار مفهوم هوشمند سازي مراكز شهري (مورد مطالعه: شهر بهارستان اصفهان) از بررسي و ارزيابي مفاهيم متاخر مطرح شده از شهر هوشمند در تعامل با نتايج بدست آمده از ارزيابي طرحهاي شهري براي شهرهاي هوشمند، برگرفته شده است. بر اين اساس، ضمن شناسايي و بررسي مفاهيم نوين مرتبط و اثرگذار، مفهومي نوين از شهر هوشمند از دو منظر تجربي و مفهومي معرفي و فرآيند محيطهاي شهري به سمت هوشمندي همهجانبه ارائه شده است تا راهگشا و مبناي طراحيها و مطالعات براي مراكز محله هوشمند شهري باشد.